Farsi Dictionary
Farsi - English Dictionary
Persian Dictionary
Farsi English Translation
Share
|
Dictionary
Text Translation
Tools
Resources
Contact Us
Help
Farsi - English Dictionary
Farsi - English Translation
Word
Last Searches
از نیرو انداختن
از نژادهای مختلف
از نژاد مختلف
از نژاد حامی و سامی
از نژاد اسلاو
از نو محدوده تعیین کردن
از نو قالب کردن
از نو طرح ریختن
از نو ریختن
از نفس افتاده
از میدان در کردن
از میان سوراخهای ریز نفوذ کردن
از مادر با کره بدنیا امدن
از لحاظ تصدی مقام و غیره
از لانه بیرون کردن
از قلم اندازی
از قلم انداختن
از قلم افتاده
از قطب انداختن
از قطار پیاده شدن یا پیاده کردن
ادرار کردن
اب نیکل دادن
اب درمان
ائتلاف چند شرکت با یك دیگر
ائتلاف احزاب دست چپی و میانه رو
آیا ممکن است تعدادی سرامیک به من نشان بدهید؟
social
combative
congestion
door
ban
sapphire
hubble-bubble
gemini
نوعی انحراف جنسی که شخص در اثر ان از ازار دادن لذت میبرد
نهان داشتن
double-deck
تپانچه لوله کوتاه
بدون انحراف
انحراف ورزیدن
انحراف موقت
انحراف معیار
انحراف درد
vocalization
سیب پخته
preparatory
death
mother-in-law
echelon
آیا چیزی هم برای خوردن دارید؟
word
جایی که خیلی گران نباشد.
تبدیل
all-clear
compute-bound
melt
nymphomania
rationale
پارچه ابریشم مصنوعی
hippo
tack
speaker
دفتر نمایندگی
assertive
جای خلوت
خلوت
روی نوار ضبط صوت صدا را ضبط کردن
اراده
wield
chilly
hitch
vice-regent
سفر و گردش
تپش زمان سنجی
تازگی و طراوت چیزی را از بین بردن
Key
فراهم سازنده
coach-built
school
back-door
portal-to-portal
بی تقوی
common
ohm
تپش خواندن
اسلایدهای بشکل نوار فیلم
بسیار باحرارت
صفات و عادات مخصوص اهل حرفه
pursuit
bet
fancy
rodeo
rubble
trickle
middle-aged
hoof
cutter
oversight
سوسیس جگر پخته
happy-go-lucky