Farsi Dictionary
Farsi - English Dictionary
Persian Dictionary
Farsi English Translation
Share
|
Dictionary
Text Translation
Tools
Resources
Contact Us
Help
Farsi - English Dictionary
Farsi - English Translation
Word
English » Farsi
Translations for "bill"
Func.
Word
Definition
Pron.
N
bill
نوک
bıl
N
bill
منقار
bıl
N
bill
اسکناس
bıl
N
bill
نوعی شمشیر پهن
bıl
N
bill
لایحه
bıl
N
bill
لایحه قانونی
bıl
N
bill
قبض
bıl
N
bill
برات
bıl
N
bill
سند
bıl
N
bill
اسکناس {امر.}
bıl
N
bill
فرمان
bıl
N
bill
سیاهه
bıl
N
bill
صورت حساب
bıl
V
bill
نوک بنوک هم زدن {چون کبوتران}
bıl
V
bill
صورتحساب دادن
bıl
English » Farsi
Indirect translations for "bill"
Func.
Word
Definition
Pron.
N
bank bill
برات بانک
N
bank bill
اسکناس
N
banker's bill
صورت تبدیل ارز
N
banker's bill
صورتحساب بانکی
PHR
Bill, please.
صورتحساب، لطفاً.
PHR
Could I see the bill?
امکان دارد صورتحساب را ببینم؟
PHR
Could you give me change for this bill?
آیا امکان دارد این اسکناس را برای من خرد کنید؟
PHR
Here is your bill.
بفرمایید این صورتحساب شماست.
PHR
I believe the bill is added up wrong.
گمان می کنم در جمع صورتحساب اشتباهی شده باشد.
PHR
I will pay the bill.
صورتحساب را من حساب می کنم.
PHR
May I have the bill?
امکان دارد صورتحساب را به من بدهید؟
PHR
Put it on my bill, please.
لطفاً آن را روی صورتحساب من بگذارید.
PHR
The bill is on me.
پرداخت صورتحساب با من است.
PHR
What's this bill for?
این صورتحساب برای چیست؟
N
bill of exchange
حواله یا برات کتبی غیر مشروط
N
bill of fare
صورت غذا
N
bill of fare
صورت اغذیه مهمانخانه
N
bill of fare
برنامه
N
bill of goods
صورت کالا
N
bill of goods
فهرست تجارتی
N
bill of health
گواهی بهداشت
N
bill of lading
ستمی کشتی
N
bill of lading
بار نامه
N
bill of sale
صورت فروش
PHR
Could you break this 100 dollar bill?
آیا امکان دارد این اسکناس 100 دلاری را خرد کنید؟