Farsi Dictionary
Farsi - English Dictionary
Persian Dictionary
Farsi English Translation
Share
|
Dictionary
Text Translation
Tools
Resources
Contact Us
Help
Farsi - English Dictionary
Farsi - English Translation
Word
Last Searches
card punch
خو
لطفاً شماره تلفن هایی را در اختیار من قرار دهید تا در صورت بروز مشکلی با آنها تماس بگیرم.
simple
Abstract
chicken pox
گیاه بوریا مانند
ایام بین اول ژوئيه تا اول سپتامبر که وا بسیار گرم است
duty-free
شن کش
پرگار مخصوص اندازه گیری اشیاء خیلی ریز
ارزش استانهای
جلوه
مبحی اندازه گیری ومساحی از روی عکسای وایی
imminent
با اراده
بخانه برگشتن
High Command
I want to make a credit card call.
sound policy
double-quick
jet propulsion
دستگاه خود کاری برای اندازه گیری رطوبت جوی
screw head
logical difference
دستگاه اندازه گیری فشار و کشش
familiarize
قابل فروش حراج
decision criteria
lie detector
خورده
اندازه گیری حساسیت چشم
ritual
درست کردن
کودک مانند
juke joint
دور چیزی گشتن
gall
bough
We'll have to extract your tooth.
چیز یا عضو مکمل
weak-limbed
single space
I'd like to order breakfast for tomorrow.
sway
Happy
close
ping-pong
جنگ نگار
loud
ادم ناشی و خام دست
رنگ نگار
تولید
indifference
داستان
کلمه وضعیت نما
مقررات اداری
روایت متداول
open
seed pearl
rock candy
skin-tight
عامل انتشار عقاید
احضار به بازپرسی
rubber plant
velocity
عامل احساس
وظیفه خور کلیسا
بسوی خشکی
I'd like a leather purse.
machine
مناجات ودعای دسته جمعی بطور سوال وجواب
در تاریکی پی چیزی گشتن
logical trace
high beam
binary search
قیافه بی تفاوت
خواستار شدن
مدیریت پایگاه دادهها
aggressive
پخش شدگی
sex-linked
program status word
beam compass
برات
صحیح
taxi dancer
پیراهن زنانه دامن بلند
خوراک راگو با لوبیا سبز
milk vetch
قفسه سینه ام درد می کند.
دشمنی دیرین
binary
مسخره
pick over
دخشه خوان
باد و گاز معده را خالی کردن
غیر دقیق
sound wave
Citadel