Farsi Dictionary

Farsi - English Dictionary

Persian Dictionary

Farsi English Translation

Share |
Word
Farsi » English Translations for "غیر معلوم"
Func. Word Definition Pron.
A غیر معلوم vague

Farsi » English Indirect translations for "غیر معلوم"
Func. Word Definition Pron.
N اسبی که قدرتش معلوم نیست و شانس بردن مسابقه را کمتر دارد dark horse
N انتقال اعداد معلوم بیکسو و مجولات بطرفدیگر معادله transposition
N جای امانت مردگانی که هویت انها معلوم نیست morgue
V صحت و سقم امری را معلوم کردن verify
V صحت و سقم چیزی را معلوم کردن certify
N فعل معلوم active verb
V قیمت خریدرا معلوم کردن bid
N کار معلوم taskwork
V کیفیت چیزی را معلوم کردن quantify
A معلوم clear
A معلوم apparent
A معلوم definite
A معلوم certain
A معلوم determinate
A معلوم intelligible
A معلوم overt
A معلوم assignable
A معلوم given
A معلوم active
V معلوم شدن kithe
V معلوم کردن ascertain
V معلوم کردن define
V معلوم کردن determine
V معلوم کردن locate
V معلوم کردن manifest