Farsi Dictionary
Farsi - English Dictionary
Persian Dictionary
Farsi English Translation
Share
|
Dictionary
Text Translation
Tools
Resources
Contact Us
Help
Farsi - English Dictionary
Farsi - English Translation
Word
Last Searches
whipper
الگو شناسی
پادو فاحشه خانه
integrate
حقیقت غایی
معاشرت کردن
تعهد کننده
قطعه چوب یا الواری که بعنوان شمع در معدن بکار میرود
Evening
دارای باد مساعد
امار شناس
vogue
پهلوان غول اسای لیبی که پسر زمین بود
change
dissipate
sloth
mold
Tarry
reprehensible
guilt
تعویض
اشتباهی گرفتن
case
تغییر پذیر
نیزه بازی سواره
principles
با میخ محکم کردن
Recruit
Tiger
Tender
بکمک کامپیوتر
شخص در تماس
habitus
boat
nod
مرکز تجمع
حلول کردن
loot
گارد سلطنتی محافظ جان پادشاه انگلیس
مفعول
ر ماده مورد کاربرد در بسته بندی
تحت فشار پختن
Recognize
سینه
gloat
جبهه هوای گرم
chiton
اتحادیه صاحبان صنایع مشابه
خلوص
cooperation
زاغ کبود
Squander
pulpit
self-consequence
scurvy
بدون اداب
accumulation
مغلطه
جایی
shameful
حاکی بودن
رمز اتمام
heartbeat
leopard
system
بموجب آن در نتیجه
halter
beard
imbue
fault
باریک بین
خود بخود ترشح کننده
capture
oatmeal
خط بر خورد اب با کشتی
pecan
رئیس خلوت
girlfriend
incident
وسیله اندازه گیری اختلاف درجه حرارت
descendant
کاشف افکار دیگران
goal-oriented
lady-in-waiting
superstitions
full-blood
دفتر ثبت معاملات
uncover
ضامن اسلحه
expressive
defensive
fridge
مرغ ساحلی نوک دراز
حصار یا مانع محافظ
counter
برف ریزه
striving
موثر
پنیر بی چربی
اماس و التهاب لثه دندان