Farsi Dictionary

Farsi - English Dictionary

Persian Dictionary

Farsi English Translation

Share |
Word
Farsi » English Translations for "مربوط"
Func. Word Definition Pron.
A مربوط connected
A مربوط linked
A مربوط attached
A مربوط related
A مربوط relative
A مربوط relevant
A مربوط coherent
A مربوط pertaining
A مربوط pertinent
A مربوط depending
A مربوط dependent

Farsi » English Indirect translations for "مربوط"
Func. Word Definition Pron.
N اطلاعات و حقایق مربوط بامریکا Americana
N امور مربوط بناحیه یابخش کلیسایی parochialism
PHR این تابلو مربوط به چه دوره ای است؟ painting: What period is this painting from?
PHR این سکه مربوط به چه دوره ای است؟ coin: What period is this coin from?
PHR این گلدان مربوط به چه دوره ای است؟ vase: What period is this vase from?
PHR این مجسمه مربوط به چه دوره ای است؟ sculpture: What period is this sculpture from?
V بهم مربوط بودن correspond
A دارای ترکیبات غیر مربوط ونامتجانس heteromerous
N دلبستگی به مسائل مربوط بنوع بشر humanism
N دوران مربوط به دوره بخصوصی period
N دوقطعه واسطهای که دو قسمت اصلی اهنگ را بهم مربوط میسازد double bar
N رشته ای از علوم که درباره پیری و مسایل مربوط بسالخوردگانبحی میکند gerontology
N زخم عمیقی که غالبا بوسیله مجرای پیچاپیچی بداخل مربوط است fistula
A عصبی مربوط به اعصاب nervous
N علم مربوط به حرکت اجسام در گازها و هوا aerodynamics
N علم مربوط به شناسایی اتم و استفاده از نیروی اتمی atomism
N علوم مربوط بهزمین شناسی geosciences
N مبحی زیست شناسی مربوط به تشعشعات رادیو اکتیو radiobiology
PRON متکی یا مربوط بما our
A مربوط بادوار گذشته fossil
N مربوط بارایش وتزئین درختان topiary
A مربوط باستخوان osteal
A مربوط باشعار حماسی rhapsodic
A مربوط باشعار حماسی rhapsodical
A مربوط بامریکا American